• وبلاگ : گــر تــو بيايـي غــم از دل بـرود
  • يادداشت : من از جنگ چه ميدانم؟
  • نظرات : 1 خصوصي ، 21 عمومي
  • پارسي يار : 12 علاقه ، 2 نظر
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    من از جنگ چيزهايي يادمه.....کلاس دوم ابتدايي سر جلسه ي امتحان بودم صداي آژير قرمز بلند شد ....بچه ها آرام مشغول نوشتن بودند ولي معلمها با رنگ پريده تند و تند قدم ميزدند....من تو دلم گفتم حتمآ آژير قرمز قضيه ي ترسناکي است ....اما همه ي بچه ها مطمئن بودند که زنده ميمونند ...بزرگ ميشند....خيلي بزرگ
    سلام
    پاسخ

    يادمه اين نوشته رو قبلاً تو اون وبم که حذف شد زدم...بازم شما يه خاطره تعريف کرديد...مشخصه از جنگ خاطراتي داريد......سلام خدمت شما....ممنونم از وقتي که گذاشتيد...