پيام

مهديه...
91/7/29

+ زمان:*غروب* مکان:*پارک ساحلي دزفول* عکاس:*خودم* قشنگه؟:)

نور خدا 91/9/20

درحال حرکت گرفتم:)(به من ميگن عکاس حرفه اي:دي

و باز هم..... دزفول:)))

:))بله ديگه باز هم دزفول:)

نظر اول=خودشيفتگي ِ مزمن!

پارک ساحلي کجاست؟!!

زهرا چي ميگي تو :)؟

چرا اين قدر غروب ؟ چرا يک بار صبح از طلوع نمي گيريد ؟!

پارک ساحلي علي کله:)

ههههههه علي کله خومون:دي

جناب کميل طلوع؟؟! توعمرم من که شايد فقط10بارطلوعوديده باشم!وگرنه لالام:دي

طلوع نميدونم تا حالا فرصتش پيش نيومده:)در آينده حتما ميگيرم

آره اف 1 علي کله خومون:))

ممنون خانم مکاشفه ي مسيح:)

:دي

البته اف 1 هم تا حدودي درست ميگه:) اف 1 اتاق نظرمو ديدي؟

ندونوم چم بيسه!

هيچي نگران نشو:)

ترسونديم!

نه جونم نترس:)

طلوع بسيار زيباست ، خصوصا اگه به انتظارش بشينيد و ببينيد ، مخصوصا در اواسط بهار .... لازم شد ما هم يه کمي عکس هامون رو از البوم و از تو بقچمون برداريم و بزاريم اين جا !

خيلي من طلوعو دوست دارم.....حتما بذاريد حتما:)منتظريم

چشم:)

قشنگه :)

غزل باز همون حس اومد سراغم يادته که؟؟؟مو و.....:دي

آررررررررره :)))

به نظرت چرا؟؟؟؟منو تو که مشکلي نداريم:))))

خيلي همديگرو دوست داريم به خاطر ِ همونه :))

بيخود!

آره منم فکر ميکنم براي همينه:)))(شوخي ميکنم غزل يه هو جدي نگيري ها باور کن من از تظر رواني سالمم:دي

تو چي ميگي بجه ؟:)

خيلي همديگرو دوست داريم به خاطر ِ همونه :)) - غزل صداقت / بيخود! - شما (ويرايش | حذف)

سلام ...زيباست...موفق باشيد.