پيام
+
رفته بودم گلزار شهداي دزفول پدر شهيدي را ديدم نشسته بود بر سر مزار پسر شهيدش….
چنان گريه ميکرد که حالم رو منقلب کرد... پابه پاي اين پدر اشک ريختم...
درسته سالها ازجنگ گذشته ولي اين پدر چنان گريه ميکرد که انگار همين يک ساعت پيش پسرش را از دست داده....
خدايا کمکمان کن شرمنده اين پدرو مادرها و شهدا نباشيم....
يادمان نرود...که شهدا...و پدرو مادرشان...حق دارند برما....
چنان گريه ميکرد که حالم رو منقلب کرد... پابه پاي اين پدر اشک ريختم...
درسته سالها ازجنگ گذشته ولي اين پدر چنان گريه ميکرد که انگار همين يک ساعت پيش پسرش را از دست داده....
خدايا کمکمان کن شرمنده اين پدرو مادرها و شهدا نباشيم....
يادمان نرود...که شهدا...و پدرو مادرشان...حق دارند برما....

*احمد نباتي*
91/7/22
مهديه...
عکس :گلزار شهداي دزفول
همه چي داغونه
چرا آبيه؟
مهديه...
نميدونم
محمد جواد س
احسان روشن نيا-2
خانقاه عارفان است اين گلزار شهداي دزفول
مهديه...
عارفان و عاشقان.....
.:آيينه:.
انشاءالله که شرمنده اين پدرو مادرها و شهدا نباشيم....آمين يا رب العالمين...
«سيدمرتضي»
يادمان نرود...که شهدا...و پدرو مادرشان...حق دارند برما....
ثانيه ها...
کــــــــاش يادمان نرود...
مهديه...
کاش....
چلچراغ شهادت
من که عکسشو نديدم.ايشالا . ..
**گل آفتابگردون**
سلام.....من هم درست بعدازورودي بزرگ،سمت چپ؛قطعه هاي شهدا،رديف سوم ازبالا،عبدالرحمن فضيلت جو....داييم
**گل آفتابگردون**
*شهداشرمنده ايم*
مهديه...
جداً عکس رو نديديد؟ان شاالله....روحشان شاد و قرين رحمت باد....
مهديه...
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید