از آن زمان که سر راه درد وا شده ام
به فيض زخم عظيم تو مبتلا شده ام
ميان اين همه آشوب نيزه و شمشير
مرا ببخش اگر مثل لاله وا شده ام
مرا ز پنجره ي نعل ها نگاه کنيد
که زير مرکب اين مردم آسيا شده ام
به خاک خيمه گه آرام پهن سازيدم
مرا که زير سم اسب نخ نما شده ام
نماز صبح بخوانيد بر جناره ي من
که از سپيده دمش دست بر دعا شده