ای زیورگلزار جهان  …ای بهار بی خزان

ای منجی درماندگان،ای گرانقدرترین ذخیره آخرالزمان...

زمستان  دامن فرا چیند و به پایان  رسید...

بهارروح نواز،بهار زیبا با کوله باری از نشاط و شادمانی و جوشش و رویش به باغ و بستان گام نهاد،و گلها و شکوفه ها جلوه گری را آغاز  کردند....

آری بهار آمد…

اما بی گل روی تو، یابن الحسن…بهار را رونق و آبی نیست...

گل چهره می گشاید اما بی جلوه ی جمال تو خریدار ندارد...

یاس و نسترن وگل سرخ ،عطر فشانی می کنند اما بی بوی گیسوی تو، مشام جانی را معطر نمی سازد…

ای زیباترین گل گلشن جهان هستی...

بیا تا رنج فراق و محنت جدایی به سر آید و بهروزی و کامیابی رخ گشاید...

بهارآمدو نشکفت باغ خاطر ما**تو ای روان سحر،روح نو بیا**زحدگذشت دگررنج انتظاربیا...

.

داغ نبودنت

روزگارم را سیاه کرده

بهارِ هم بی تـــو

مرگبارترین فصل خداوند است…

.

پ.ن1:خدایا...بهار  اومد ... پس بهار دل ما...بهار واقعی کی می آد؟ان شاالله امسال سال ظهور آقا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)باشه...

پ.ن2:دوستان عزیز سال نو رو به همگی تبریک میگم ان شاالله سالی  پر برکت و سرشار از معنویت وخوشی در پیش داشته باشید...موقع دعای سال تحویل مارو از دعای خیرتون فراموش نکنید...

یا الله یا رحمنُ و یا رحیم ، یا مُقَلِب القلوب ، ثَبِت قَلبی عَلی دینِک   . . .

ثانیه ها عبور می کند و زمان می گذرد....

و شب می شود...روز می آید...هفته تمام میشود...

ماه نو در می آید...زمین سبز می شود...سبز تر می شود...

زرد می شود سفید می شود...

و دوباره شروعی دوباره ،سالی نو...و دعایی برای نوشدن...

تورا می خوانم ...

که از این رو به آن روشدن دل ها به دست توست...

 تـو را می خوانم و به نام هایت فکر میکنم،به کارهایت...

فکر میکنم تو خدای تغییری...خدای لحظه های برگرداندن حال بد به حال خوب...

خدای فراهم کردن فرصت تنفس درلحظه های غم و اندوه...

وخدای همراهی در غربت...خدای حضور در لحظه های تنهایی...

خدای گشودن درها وگره های بسته...

خدای رنگ به رنگ کردن صورت زمین و آسمان...

خدای آفرینش صورت ها وتصویرهای تازه و دلنشین...

خدای رویش وروشنی و فکر میکنم در این لحظه های نیاز...

در این لحظه های گردش سال، تورا به کدام نام بخوانم...؟!

.

یا الله یا رحمنُ و یا رحیم ، یا مُقَلِب القلوب ، ثَبِت قَلبی عَلی دینِک   . . .

سلام دوستان

امروز با یه اصطلاح دیگه از عقاید مردم دزفول اومدم و میخوام شما رو با اصلاح دست خیر و دست سبک آشنا کنم...(ما دزفولیا اینطور میگم دَسِش خِیرَ یا دَسِش سَبُکه)

الان براتون توضیح میدم که به چه افرادی اینطور میگفتند:

به افرادی میگن که دست به هرکاری بزنند موفق میشن و هرکاری رو انجام میدن خیرش به دیگران میرسه ...

خوب مردم دزفول به این افراد میگن که این فرد دستش خیره یا دستش سبکه...یامثلاً  این افراد از مغازه ای چیزی میخرند و بعد اندک زمانی فوراً مشتریهای دیگه ای به مغازه مراجعه میکنن و همون جنس رو میخرن...(منم جزء اون افرادم جدی میگم برای خرید همیشه خلوت ترین مغازه رو انتخاب میکنم که راحت بتونم خرید کنم فوری انقدر شلوغ میشه:دی)

حالا تنها در خرید کردن هم نه مثلاً این افراد چیزی یا پولی رو که به کسی یا مغازه داری بدن براشون خیرو برکت میاره و مایه برکت هست...

معمولاً این افراد انسان هایی درست و غالباً دیندارانی بی ریا و پاک دلند و همیشه کارهای نیک و خوب انجام میدن و به همین خاطر دستشون متبرکه و دارای خیره...

خرافات نیست چون از لحاظ علمی هم ثابت شده که انسانهایی وجود دارند که سبز دستند یعنی چی؟الان میگم....

یعنی هرنهال یا دانه ای رو بکارند زود سبز میشه و حتی در آزمایش هایی که روی بعضی از این افراد شده دیده شده که هرگاه دو بذر با هم کاشته شوند و تو شرایط یکسانی هم نگهداری بشن شخص دست سبز نهالش سبز تر از اون شخصی هست که این خاصیت رو نداره دستش..

بعد یه جایی دیگه هم خوندم که وجود هاله ی تابان در آدمی و ارتعاشات امواج پیرامون انسان که نشئت گرفته از روح و به خصوص اعمال و کردار و فکر شخص هست موجب وجود نیرویی مغناطیسی دردست فرد میشود جالبه نه؟

جالبتر اینجاست که این نیرو میتونه هم مثبت باشه هم منفی!و تو افراد دست خیر و دست سبک این نیروست که کار را انجام میده...چون به واسطه ی دست زدن به هرشیئ مقداری انرژی مثبت و خیر و برکت رو به اون انتقال میدن...

پ.ن1:ان شاالله در آینده شما رو بیشتر با عقاید مردم دزفول آشنا میکنم:) بازم منتظر باشید...

پ.ن2:عکس نمایی رودخانه دزفول (عکاسم خودم:)